موضوع کتاب و کتابخوانی در جوامع امروزی یکی از شاخصه های مهم فرهنگی به شمار می رود و رشد کمی و کیفی آن نقش مهمی در تمام عرصه های زندگی اجتماعی و خصوصی افراد جامعه بازی می کند. معمولاً هدف مطالعه از منظر افراد، کسب دانش، درک زیبایی ها، گذران اوقات فراغت تحصیلی تجارب دیگران تحقیق و پژوهش ارتقاء سطح آگاهی در علوم مختلف و یادگیری مهارتهای هنری علمی وقتی می تواند باشد.
اگر خواهان نسلی پر شور و پویا هستیم همکاری و تشویق کلیه دانش آموزان کشور و بویژه دانش آموزان دوره ابتدایی برای مطالعه و انس با کتاب نباید محدود باشد.
کتاب به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای فرهنگی نقش عمده ا ی را در رشد و اعتلای زبان یک کشور دارد. بخصوص وقتی کودکان و نوجوانان که در ابتدای فرا گرفتن زبان مادری خود هستند با مطالعه بیشتر علاوه بر اینکه مهارتهای خواندن و نوشتن را بهتر و ساده تر می آموزند از مزایای دیگر کتاب نیز بهره مند می شوند. با توجه به نکات فوق و مسائل دیگر در تاریخ اجتماعی و فرهنگی کشور ایجاد فرهنگ مطالعه در جامعه حرکتی آگاهانه و از روی برنامه مشارکت همگانی و مستمر را می طلبد این همان راهی است که کشورهای توسعه یافته رفته اند و پیشرفت خود را مدیون آن هستند.
در این مقاله با پرداختن به ابعاد مختلف مطالعه غیر درسی توسط دانش آموزان دوره ابتدایی به اثرات این نوع مطالعه بر ابعاد مختلف زندگی دانش آموزان از قبیل کسب مهارتهای خواندن و نوشتن و افزایش قدرت تخیل و تفکر پرداخته و موانع موجود بر سر راه این امر بررسی می شود.
تأثیر کتابخوانی بر دانش آموزان
1- تقویت زبان نوشتاری و گفتاری
منظور از زبان نوشتاری در اینجا عبارتست از آنچه دانش آموز دبستانی در قالب نوشته های غیر از کتب درسی و بویژه در درس انشاء ارائه می کند. اگر مشاهده می شود که یکی از سخت ترین دروس دوره دبستان برای دانش آموزان درس انشاء است و آنها برای نوشتن موضوع انشاء خود بیشتر متکی بر والدین یا افراد بزرگتر خانواده هستند. بیشتر ریشه در این امر دارد که آنها خود را به مطالب کتب درسی محدود می کنند و از آنجا که کتب درسی به تنهایی قابلیت ایجاد قدرت سخن پردازی و باور کردن قدرت نوشتاری دانش آموزان را ندارد در نتیجه دانش آموزان نمی توانند در این زمینه به خود متکی باشند زبان گفتاری دانش آموزان نیز به رها شدن آنها از اشتباهات مصطلح بسیاری است که در بین عامه مردم رواج دارد، اطلاق می شود. بسیاری ازدانش آموزان دبستانی هستند که ایده های خوبی برای گفتن و یا نوشتن دارند ولی به هنگام گفتن یا نوشتن نمی توانند آن ایده ها را به زبان سلیس فارسی برگردانند و در نتیجه مأیوس و سر خورده می شوند1.
2- تقویت خلاقیت و نوآوری:
یکی از مشکلات نظام آموزشی ما بویژه در دوره ابتدایی عدم خلاقیت و نوآوری دانش آموزان است که علیرغم اطلاعات زیادی که دانش آموز در کتب درسی فرا می گیرد قادر به خلق ایده ها و افکار جدید نیست. این امر مسئولین آموزشی کشور را به خود مشغول کرده است که چرا با وجود فراوانی و تنوع مطالب موجود کتب درسی اعم از زبان فارسی، ریاضی و علوم دانش آموزان قادر به حل مسائل جدید و خارج از کتاب درسی و یا ایجاد راه حلهای تازه و بدیع و یا ساخت وسیله و دستگاه جدید نمی باشند شاید یکی از مهمترین پاسخها به این پرسش این است که اتکاء صرف به کتب درسی و ساعتهای محدود مدرسه برای ایجاد این توانایی که خواندن و نوشتن نیز در زمره آنهاست کافی نیست و باید از منابع گسترده تری در این زمینه بهره جست[1]. (ساکی 1381 ص 34 )